جدول جو
جدول جو

معنی صاحب صابی - جستجوی لغت در جدول جو

صاحب صابی
(حِ بِ صا)
نام مردی بوده که فطرت و فطانت عالی داشته و ستاره پرستی را او بهم رسانیده است. (برهان قاطع). رجوع به صابئین و صابی شود
کنایه از عیسی (ع) است. (برهان قاطع). و این قول ظاهراً بر اساسی نیست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صاحب جاهی
تصویر صاحب جاهی
بلندمرتبگی، مقام صاحب جاه، برای مثال خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای / دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی (حافظ - ۹۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صاحب رای
تصویر صاحب رای
دارای رای و تدبیر درست
فرهنگ فارسی عمید
(حِ بِ)
لقب صاحب بن عباد است:
تا سخن پرور بوی از صاحب رازی بهی
چون سخاگستر بوی از حاتم طائی بری.
سوزنی.
رجوع به صاحب بن عباد شود
لغت نامه دهخدا
(حِ رَءْیْ)
دارای رأی و تدبیر صائب:
فرزانه و صدر اجل و صاحب عالم
کافروخته شد زو علم صاحب رأیان.
سوزنی.
، به معنی وزیر است، چه رای در اصطلاح وزیر را می گویند. و کنایه از شیخ ابوعلی هم هست به اعتبار اینکه وزیر فخرالدوله پادشاه ری بوده است. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(حِ بِ رَءْیْ)
لقب ابوحنیفه نعمان بن ثابت است:
می جوشیده حلال است سوی صاحب رأی
شافعی گوید شطرنج مباح است بباز.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(حِ)
مقام صاحب جاه:
خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(حِ بِ)
وزیر کافی. لقب صاحب بن عباد. رجوع به صاحب بن عباد شود:
ترا که صاحب کافی خریطه کش زیبد
چهل درست که بخشش کنی چه دشوار است.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از صاحب جاهی
تصویر صاحب جاهی
مقام صاحب جاه بلند مرتبگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحب رای
تصویر صاحب رای
دارای رای و تدبیر صائب
فرهنگ لغت هوشیار